Subscribe News Feed Subscribe Comments

خداحافظ



امروز در مراسم تشییع فعل رفتن صرف غم انگیزی داشت. من رفتم، تو هم رفتی ولی او برای همیشه رفت...

امروز در مراسم تشییع پیکر خسرو شکیبایی، عمو خسرو، خسرو خوبان، حمید هامون، رضا صباحی و... کارگردانان بسیاری حضور داشتند اما همه مات و مبهوت و چه انتظار بیهوده ای بود شنیدن «کات» از دهان یکدامشان. کات برای تمام شدن این بازی غم انگیز و برخاستن دوباره عمو خسرو. نه، امروز کسی به بازی زندگی کات نداد.

زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست

هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رود

صحنه پیوسته بجاست

خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

و مردم امروز ثابت کردند که نغمه خسرو شکیبایی را همیشه به یاد خواهند داشت. او با آن صدای زیبایش با آن فیلمهای ماندگارش، با آثار جاودانش و با روح بلندش همیشه بین ماست.

بارها شنیده ام که هر زمان 40 نفر شهادت به پاکی فردی بدهند حتی اگر چنین نباشد (که در مورد خسرو شکیبایی چنین بود) خداوند رحمان و رحیم خطاب به بندگانش می فرماید: به احترام بندگانم از سر تقصیرش گذشتم. و من امروز شاهد بودم چه بسیار مردمی که شهادت بر پاکیش داشتند.

این روزها این جمله ترجیع بند نوشته های بسیاری از بچه ها در بلاگستان بود که: عمو خسرو حالا که با زندگی قهر کردی حرف که می زنی؟ ولی آه... ای دریغ و حسرت همیشگی. و اینکه ما چه نسل بدبختی هستیم که اسطوره مان را به این زودی از دست دادیم. برای ما ناگهان چه زود دیر شد...

امروز در مراسم تشییع فعل رفتن صرف غم انگیزی داشت. رفتم، رفتی و او... رفت...

=======================================

بعداً: حال همه ی ما خوب است ٬ اما... تو باور نکن : حتماً گوش کنید حتماً

0 comments:

 
سزار | TNB