اسپانیا - آلمان

امشب می خوام لحظه نگاری بازی اسپانیا-آلمان رو داشته باشم. البته الان به صراحت بگم که این کار تقلیدی از نوشته های کامران احمد پور در بازیهای مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۲ در خبرورزشی و نوشته های نیک آهنگه.

حاشیه های قبل از بازی:

۱.چند روز قبل از بازی با دوستم که اونم یه اسپانیایی اصیله آسیب شناسی اینو داشتیم که آخه ما چرا طرفدار اسپانیا هستیم. تیمی که هربار با هزار امید و آرزو وارد جام میشه تو گروهی هم همه رو قلع و قمع می کنه ولی تو اولین بازی دور حذفی با فضاحت از جام بیرون میره. اما ما با پرروگی هرچه تمام تر گفتیم اسپانیایی هستیم و حالا هم تا فینال بالا اومدیم.

۲.فردوسی پور الان گفت بالاک تا حالا هرچی فینال بازی کرده باخته. خدا نگهش داره!

Game Start: بازی شروع شد. به امید قهرمانی، به امید جام، زنده باد اسپانیا، زنده باد ژاوی، زنده باد بارسلونا، زنده باد کاتالان، مرگ بر سلطنت دیکتاتوری اسپانیا، ما میخوایم از اسپانیا جدا بشیم...

دقیقه ۹: فردوسی پور یا بابا برقی؟ مسئله این است... همین الان جناب فردوسی پور اعلام فرمودن هیچ جا خاموشی نداریم. یارو گفت اینجا وسط کره زمینه باور نداری متر کن...

دقیقه ۱۴: همکاری کاتالانیها بازهم داشت مارو به ساحل خوشبختی می رسوند. حیف...

دقیقه ۲۰: آمار فردوسی پور در مورد تواتر باخت آلمان دلگرم کننده است. راستی عادل خان گزارشگر فینال برزیل آلمان هم بود. بازی که طرفدار برزیل بودم. راستی استاد ژاوی و شباهتش با همفری بوگارت رو داشتین. اسطوره های فوتبال و سینما

دقیقه ۲۲: و تیرک دروازه....آلمان رفته تو قوطی

دقیقه ۳۳: باز هم ژاوی، باز هم پاس این بار برای ال نینیو و گگگگگگگگگگگگل. اینه اسپانیا

Half Time: اسپانیا ۱- ۰ آلمان. من که گفته بودم ما قهرمانیم

مروری بر نکات فنی تبلیغات بین دو نیمه:

۱. مستند سیره عملی ترانه های مادری رو هر شب ساعت ۲۳ از شبکه سروش بخرین!

۲. هرگز عصبانی نشین اگه هم شدین از ماشین پیاده نشین

۳. از لوبیا پلو تا باقالی پلو هر چی خواستین بخورین نامردین تنها، بدون من (محسن) بخورین همه غذاها رو با من تجربه کنید.

دقیقه۵۳: این بار ال نینیو نتونست لمان رو مغلوب کنه اما ما هنوز جلوییم

دقیقه ۵۸: شوت بالاک به ما ثابت کرد خانمها اگه صدراعظم آلمان باشن قابل پخشن!!

دقیقه ۶۳: سیلوا نشون داد از بچه های لب خطه. در ضمن فابرگاس با خون بارسلونایی که تو رگهاشه تعویض شد.

دقیقه ۶۷: آلمان رفته تو قوطی. ضربات پی در پی و بخت بلند آلمان...

دقیقه هفتاد بازی و آلمان فقط ۲۰ دقیقه برای فرار از شکست فاصله داره. (از جملات قصار عادل خان)

دقیقه ۸۳: توپ از جلوی پای سنا رد شد. یه خر شانسی دیگه برای آلمانها

Final:Spain Is CHAMP

بالاخره ما قهرمان شدیم به همتون تبریک می گم

بازگشت

گاه آسان نيست كه خندان با جهان روبرو شوي

هنگامي كه دلي پر از درد داري

شهامتي بزرگ مي خواهد بازگشت به خويشتن

اما فردا روزي ديگر خواهد بود با رهاوردهايي نو

اگر بتواني بردبار بماني از نو آدمي خواهي شد پرتوان تر ،

با درك افزون تر

و به خود مي بالي كه به اين بردباري توانا بوده اي .........

"جبران خلیل جبران"

پ.ن: من این مطلب رو اینجا خوندم

موج کافه پیانو

راستش صبح امتحان داشتم. حدود ۴ ساعت دیگه هم یه امتحان ۳۰۰ صفحه ای دارم که هنوز بیشتر از ۵ صفحه ازش نخوندم. اومدم که فقط یه بیت شعر بنویسم و برم اما موج این کتاب ساعتیه از کارو زندگی انداخته. امروز میرم این کتاب و بخرم و بخونم بعد شاید نظرم رو هم بنویسم تا به این موج بپیوندم اما علی الحساب این مطالب و بخونید تا بعد.

خوابگرد: داستان‌های سال ۸۶ به روایتِ احمد غلامی ـ ۱ (پنجره عقبی)

حكایت متوسط شهر متوسط آدم‌های متوسط: یادداشت لیلی نیکو نظر در کارگزاران

چیزکی درباره و به‌بهانه‌ی «کافه پیانو»: نوشته خسرو نقیبی

خدمت یا خیانت: نقد پستچی که همیشه دوبار زنگ می زند

تظاهرات پشت دیوارهای جان‌پناه: نقد ناتور به منتقدان

من هیچ‌كاره‌ام: مصاحبه مریم مهتدی با فرهاد جعفری

ارجاع‌های سینمایی «کافه پیانو»: برداشت های سینمایی سینمای ما

کافه پیانو، برداشتی از زندگی روشنفکران خرده پای ایرانی: برداشت ‌‌‌‌‌بی بی سی از کافه پیانو

صفحات سفید کافه پیانو!: یک پزشک!

کافه پیانو... کافه ویلن: زنانه ترین اعترافات حوا

کتابهای پرفروش هفته گذشته

پ.ن۱: حداقل اون شعرو بنویسم که قسمم از اومدن راست باشه!

به فدای چشم مستت، بشکست اگر دل من

سر خم می سلامت بشکست اگر سبوئی

--------------------------------------------------------------------

بعدش: خوب امتحان که خوب نبود اما رفتم نشر چشمه کتاب و بگیرم گفت هنوز چاپ جدیدش نیومده البته چاپ شده ولی برای خروج از چاپخانه احتیاج به مجوز مجدد داره!! که هنوز نگرفتیم. خوب باید اجازه بگیرن دیگه نباید بگیرن؟

تولد

امشب شب تولد منه. ۲۳ سالگی به آخرین ساعتهای خودش نزدیک میشه. سالی که گذشت پایان خوشی برام نداشت هر چند که الان حال به مراتب بهتری نسبت به روزهای پیش دارم و دارم به روزهای آمادگی برمیگردم اما می خواستم به تقلید از فیلمنامه نویسان که امسال به دلیل مشکلاتی که داشتن به جای جشن برای روزشون مراسم روز فیلمنامه نویسان رو برگزار کردن منم مراسم روز تولد رو برگزار کنم. البته کلا دل خوشی از این روز ندارم که به نظرم هر چی میکشیم از همین روزاست. اما خوب به توصیه یکی از دوستان می خوام بی خیال گذشته بشم و لحظه رو دریابم. شاید این راه حل بهتری باشه. البته فعلا که درگیر امتحاناتم این یکی دو روزه بگذره بعد یه جشن میگیرم.

پ.ن۱: قسمت دوم این یادداشت و بخونید یه جورایی حال منه فقط با این تفاوت که من سیگاری نبودم

پ.ن۲:من متولد ۷تیر هستم. مناسبتو دارین!!

-----------------------------------------------------------------------------

بعداً: ما بردیم با گل استاد ژاوی هرچند بازم تعویضش کرد. اینم یه کادو از طرف دوستان اسپانیایی

حجاب؟

خوب اینم سومین پست در سومین روز.

همونطور که در جریان هستین امروز روز زنه این پستم بیشتر مربوط به اونهاست. خوب تبریک می گم به همه خانمها و دختر خانمها.

این حجاب کلا مسئله جالبیه. نتیجه نمونه ای از رفتارها طی سالهای گذشته.

دیروز که داشتم از خیابون رد می شدم یه مامور نیروی انتظامی رو دیدم که همراه یه خانومی داشت یه خانوم دیگه ای رو می برد سمت ماشینهای معروف گشت ارشاد. خوب بازم تابستون بازم گشت ارشاد (البته یه سه سالی هست که دیگه این گشتا چهار فصل شدن و گذشت زمونه فقط تابستونها) اما قضیه برام خیلی جالبه. یادمه اون موقع ها که سایت مرحوم بازتاب (خدا رفتگان شما رو هم بیامرزه) مشغول به فعالیت غیر قانونیش!! بود یه مطلبی خوندم از صادق طباطبایی داماد امام. واقعا مطلب جالبی بود. خوب خوشبختانه من چیزایی رو که دوست دارم ذخیره می کنم الانم تونستم این مقاله رو از تو آرشیوم پیدا کنم. براتون میگذارم میتونین از اینجا دانلود کنید.

پ.ن۱: دیروز یه مجله دیدم با اسم و لوگوی بازتاب. اگر همون بازتاب باشه که باعث خوشحالیه.

پ.ن۲: اظهارات اخیر ضرغامی و جعفری جلوه راجع به حجاب

پ.ن ۳: اینجا رو هم ببینید. یه نمونه دیگه. اما یه نویسنده فرانسوی میگه هر موقع خواستید همه جوونها کتابی رو بخونن خواندنش رو ممنوع کنید.

بدون شرح!!!

بعضی وقتا توضیح دادن چقدر سخت میشه. اینکه هرکی میرسه می گه خوب چی شده؟ یه ماهی پام تو گچ بود هرکی منو می دید باید یه ساعت براش تعریف می کردم که چی شده و چی کار کردم. این وضعیت تو یه مهمونی که دیگه اسف بار می شد چون حجم کاری یهو بالا می رفت.اینم از خصوصیات جالب ماست که کلا همه چیو باید بدونیم. حالا اینا چیزاییه قابل توضیح دادن وای به روزی که حالتون خوب نباشه و یه مقدار تو خودتون باشین اونوقت همه شروع میکنن به اینکه خوب تو چته و اون وقته که دلت می خواد فرار کنی ولی خوب نمیشه. اما همینجا تو این دنیا وجود بعضی آدما غنیمته آدمایی که می بینن تو حالت خوب نیست اما ترجیح میدن سکوت کنن نه اینکه مثل بعضیا نفهمن که میدونی اصلا می دونن یا دوزاریشون کج نیست ولی صبر میکنن و در جواب شب بخیر های بی موقعت فقط می گن شب بخیر...