Subscribe News Feed Subscribe Comments

پیش نوشت: راستش چند روزی هست که به شدت ذهنم درگیره این موضوع شده. لطفن بعد از اینکه این متن و خوندین پاسختون و هر طور که دوست دارید بهم برسونید. من در

پیش نوشت: راستش چند روزی هست که به شدت ذهنم درگیره این موضوع شده. لطفن بعد از اینکه این متن و خوندین پاسختون و هر طور که دوست دارید بهم برسونید. من در پست بعد نظر خودم و خواهم گفت. (سلام نکردم کیوان ۳۵ درجه؟)

برداشت اول:

جناحی به قدرت می رسد. جناح مخالف منتقد دولت می شود و تندترین نقدها را راجع به جناح حاکم انجام می دهد. جناح حاکم با آنها برخورد می کند. آزادی منتقدین به خطر می افتد. همه علیه حاکم متحد می شوند ولی آزادی جناح حاکم چه؟ این مورد مطرح می شود که آنها خود را در معرض قرار داده اند. اما حد این معرض انتقاد کجاست؟ آزادی آنها تا کجاست؟ منتقدین اگر از حاکمان انتقاد نکنند آزادی خود را محدود کرده اند و اگر انتقاد کنند آزادی حاکمان را. مرز آزادی کجاست؟

برداشت دوم:

پسری و لابد دختری می خواهند با هم س.ک.س داشته باشند. هر دو طرف کاملن راضی هستند. آزادی هردو طرف در نهایت و کمال رعایت شده اما آزادی پدری که دخترش را با اعتماد به او در جامعه آزاد گذاشته چه می شود؟ حداقل در فرهنگ ما بسیاری از خانواده ها با این موضوع مشکلات اساسی دارن حتی آنها که ما فکر می کنیم با این مسائل کنار آمده اند. (مثال بیاورم؟) اگر دختر به نظر خانواده اش عمل کند آزادی خود را محدود کرده و اگر نظر خود را اعمال کند به حریم خانواده تجاوز نموده. مرز آزادی کجاست؟

برداشت سوم:

در ایران گشت ارشاد با بدحجابی برخورد می کند و حقوق آنها را که با این قوانین مشکل دارند نقض می کند. در فرانسه قانونی تصویب می شود که فعالیت زنان محجبه در ادارات ممنوع می باشد. هر دو طرف به قوانین جاری در کشورشان استناد می کنند و به خواست اکثریت. اما خواست اقلیت چه؟ اگر کسی بدون حجاب وارد خیابان شود آزادی افراد مذهبی مورد تعرض واقع می شود و اگر با حجاب بیاید آزادی خودش. مرز آزادی کجاست؟

برداشت چهارم:

پدرم با رفتار من، مدل آرایش موهایم، روابط دوستانه ام و... مشکل دارد. او به عنوان پدر حقوق زیادی بر گردن من دارد. اگر به میل او رفتار کنم آزادیم را زیر پا نهاده ام و اگر نه حق او را نادیده گرفته ام. مرز آزادی کجاست؟

برداشت پنجم:

دختری زیبا وارد جامعه می شود. من نسبت به او حس خوبی دارم. جلو می روم و به او پیشنهاد رابطه ای دوستانه می دهم. با این کار شاید برای او ایجاد مزاحمت کرده باشم. پس جلو نمی روم. پس آزادیم را محدود کرده ام و چون دلم نمی خواهد که خودم را محدود کنم پیشنهادم را می دهم و آزادی او را نقض می کنم با این استدلال که او با شیوه ای که در جامعه عمل می کند خود را در معرض قرار می دهد اما او اگر اینگونه که می خواهد نباشد آزادی خود را محدود می کند. مرز آزادی کجاست؟

برداشت ششم:

یک هنرمند معروف یا یک ورزشکار معروف همراه همسر خود به رستوران می رود. من هم به عنوان طرفدار پروپا قرص او دلم می خواهد عکسی به یادگار با او داشته باشم یا به او خیره نگاه کنم بدون اینکه به این فکر کنم که با این کار آزادی او را تهدید کرده ام و با همان استدلال در معرض قرار دادن. اما آزادی او چه می شود؟ مرز آزادی کجاست؟

برداشت هفتم:

یک بلاگ نویس برای قسمت نظراتش ممیزی قائل می شود با این توجیه که اینجا سرای خصوصی من است و حق دارم هر نظری را که بخواهم به هر طریقی که بخواهم سانسور کرده یا نکرده اینجا بگذارم. آیا او به آزادی من به عنوان خواننده تجاوز کرده؟ و من با این استدلال که اگر این نوشته خصوصی بود جایش اینجا نبود این اجازه را به خود می دهم که هر نظری و هر حرفی که دلم می خواهد را به عنوان نظر برایش بفرستم تا آزادی خودم را محدود نکرده باشم اما آیا من به آزادی نویسنده بلاگ تعدی نمی کنم؟ مرز آزادی کجاست؟

بعدا: در مورد برداشت سوم باید این توضیح را بدهم که در فرانسه همانطور که توکای عزیز گفت در خیابانها زنها می توانند با حجاب بیایند و نه در مدرسه. من با همین محدودیت کار دارم. چرا باید قانونی آزادی افراد را حتی در اقلیت نقض کند؟ در مورد برداشت پنجم هم مزاحمت های خیابانی منظورم نبود بلکه مثلا وقتی شما می خواهید با همکلاسیتان در دانشگاه ارتباط برقرار کنید چه چیزی را در نظر می گیرید؟ آزادی او یا خودتان؟ و دیگر اینکه نظراتی که تا به حال به دستم رسیده بیشتر بر مبنای دید حقوقی یا چارچوب اخلاقیات بوده ولی اینجا من نظر شخصی شما را می خواهم و قوانین حقوق اجتماعی را همه ما می دانیم. لطفن نظر شخصیتان آن چیزی که به آن عمل میکنید. بحث ساده تر و پیچیده تر از این حرفهاست. همه می دانیم جامعه ما فرهنگی پر از تعارف و سنت و احترام به دیگران است پس نمی توان گفت وقتی فرزندی به ۱۸ سالگی رسید خود او آزادیش را تعیین می کند.

0 comments:

 
سزار | TNB