Subscribe News Feed Subscribe Comments

240 دقیقه

به دعوت اغلن عزیز می نویسم که اگر به من نیز مژده پایان زندگی در۲۴۰ دقیقه آینده را دهند چگونه این زمان را سپری خواهم کرد. البته به این موضوع سابق بر این ساعتها فکر کرده ام.

از آنجاییکه آدم عشق زندگی نبوده و نیستم احتمالا در این لحظات پایانی نیز کار خاصی نخواهم کرد. اما فکر می کنم قبل از همه چیز یک وصیت نامه بنویسم و چون وقت کافی برای دیدار حضوری از تمام آشنایانم را نداشته ام در آن از همه خداحافظی می کنم. طلب ها و بدهی هایم را نیز لیست می کنم تا بعد از مرگم حداقل در انتظار نفرین کسی نباشم. در وصیت نامه ام خواهم نوشت که بعد از شیون و زاری نکنید که من زندگیم را آنگونه سپری کردم که دوست می داشتم و در زمانی مردم (اگر الان باشد) که زمان مناسبی بود و البته یکی از بزرگترین آرزوهایم نیز با آن برآورده شد که آن ندیدن غم عزیزانم بود. بعد از آن شاید تکه هایی از پدرخوانده- آژانس شیشه ای- وال ئی و... را ببینم تا روحم شاد شود. آدم شکمویی هستم اما ترجیح می دهم سبک بمیرم پس چیزی نمی خورم. دست پدر و مادرم را خواهم بوسید و به اتاقم، محدوده حکمرانیم باز خواهم گشت. آخرین روزنوشتم را خواهم نوشت و آن را به همراه نوشته های دیگرم برای حسین خواهم گذاشت. با کامپیوترم رفیق شفیق این سالهایم خداحافظی خواهم کرد. پسوردم و وبلاگم، ارثیه ام برای محمد خواهد بود هرچند که خود اتاق با صفاتری داشته باشد. راستی یک کامنت هم برای اغلن خواهم گذاشت که در این آخرین لحظات به ۲۴۰ دقیقه دعوت نمود. سپس به تختم خواهم رفت و یک خداحافظ برای تمام کسانی که می شناسم خواه دوست خواه دشمن خواهم فرستاد و برای دوستان نزدیکم و خانواده ام به اسم البته. ولی برای هیراد متن جدایی خواهم فرستاد به او می گویم به آنکه می دانی بگو هرچند در زمان حیاتم نیامدی ولی در زمان مماتم اگر گذرت به بهشت زهرا افتاد بر سرم مزارم بیا و فاتحه ای هم اگر نخواندی دمی کنارم بنشین. دیگر آخرین کارم گوش دادن چند آهنگ منتخب و آرام آرام در حینش خوابیدن است تا با این کار به استقبال جناب مرگ بروم. همین...

من هم از تمامی کسانی که اسمشان در این ستون سمت راست می باشد دعوت به عمل می آورم علی الخصوص مالک اتاق پسر

0 comments:

 
سزار | TNB