Subscribe News Feed Subscribe Comments

از اینجایی که هستیم -1

سلام

راستش پریروز رسیدیم به این جزیره زیبا. جای شما هم خالی. اما عزیزم اگر تا اکنون برایت ننوشته ام به این خاطر نبوده که از یادم رفته ای، بل اینکه وقت تنگ و سر شلوغ و اینترنت هتل هم که قطع بود.

اما دیوانه بازی را به تازگی خوانده ام. در ابتدایش احساس می کردم که یکی دیگر از نوشته های لیلای عاقلانه را شروع کرده ام اما بعدتر روح تو را، ریرا جان در آن جاری دیدم. حالا هرکه هرچه می خواهد گوید. اصلا چه اهمیتی دارد اگر برخی بگویند این، جنس نوشته های تو نبوده. مهم لحظه ی من بود و حسی که با خواندن آن نوشته ها پدا کردم. مهم این بود که احساس کردم بعد از مدتها زمانی را به من اختصاص دادی و نشستیم تا تو برایم حرف بزنی.

اما اینجا جایت بسیار خالی است. از همان لحظه ی ورود احساس کردم اگر با من بودی چقدر بیش تر خوش می گذشت و ...

باقی بقایت ریرا جانم...

0 comments:

 
سزار | TNB