Subscribe News Feed Subscribe Comments

تکه هایی از امشب

۱.ترافیک بود و من آرام تر از همیشه. پشت سرم چند بار بوق زد. خیلی دلم می خواست پیاده بشم و بهش بگم اندکی صبر به سرعت کنار خواهم رفت و تو سبقت می گیری و خواهی رفت...

۲. مدتهاست که دیگر مرا به خیر کسی امید نیست. لطفن... خواهش می کنم...

۳. سر زد به دل دو باره غم کودکانه ای / آهسته می تراود از این غم ترانه ای

باران شبیه کودکی ام پشت شیشه است / دارم هوای گریه خدایا بهانه ای

۴.در آرامش ترافیک مدتها بین آهنگهایم سرگردان بودم تا این را پیدا کردم. دیگر تا انتهای مسیر همین... گوش کنید. چند بار... نمی دانم از که گرفته ام اما دمش گرم و سرش خوش هر که بود.

۵.حوصله کن ریرا خواهیم رفت...

اما یادت باشد ... همیشه تو میروی، همیشه من می مانم...

۶.آلزایمر بهترین مریضی در دنیاست. استعدادش را دارم امیدوارم هرچه زودتر به سراغم بیاید تا دیگر بطور مطلق هیچ کس و هیچ چیزی را به یاد نیاورم. آن موقع دیگر از دیدن کسی ناراحت نمی شوم. برای کسی دلتنگ نمی شوم و بدیهای دیگران به یادم نخواهد ماند.

۷.ای کاش می شد به صرف قهوه ای دعوتت کنم. در سکوت محض... که بیایی و بی آنکه حرفی رد و بدل کنیم قهوه ای بخوریم و بعدتر تو بروی و پشت سرت را هم نگاه نکنی. و من بمانم و رفتنت را نظاره کنم. بی آنکه حرفی بزنم...

0 comments:

 
سزار | TNB