Subscribe News Feed Subscribe Comments

آن جا که پنچر گیری ها تمام می شوند

فروشنده به زنی که دو دستی گلدان کوچکش را چسبیده بود، گفت: "یادتلن نرود، حتی این هم آب می خواهد." وقتی زن رفت رو به من کرد و گفت: باورت می شود خیلی از این ها چون کاکتوسند از تشنگی جان می دهند.
بعد پوزخند زد: از آن ها زیادی انتظار داریم

آن جا که پنچر گیری ها تمام می شوند
حامد حبیبی
نشر ققنوس

1 comments:

ستاره*** said...

آنجا که ما پنچر می شویم...


دلنوشته ای پشت ویترین

و تو دلداده ام می شوی ...


در آسمان ستاره***[گل]

 
سزار | TNB