Subscribe News Feed Subscribe Comments

کاش دنیا این همه آدم عاقل نداشت!*

"امشب دلم می خواست تمام کوچه های دروس را تا بالای احتشامیه -خلاف جهتِ آب جوی ها- قدم بزنم و یک نفر برایم تعریف کند که چطور «قیاس» می تواند مفهوم پیدا کند در یک دنیای افلاتونی. و فکر کنم به کلمه ی دل تنگی که در هیچ زبانی معادل فارسی را ندارد و قشنگ ترین اتفاق بد دنیاست. چه حس بی کلامی است دل تنگی! پر است از سکوت که انگار بُعد چهارم آن است و وقتی می آید، زندان ِ سه بعدی بودنش را می شکند و بعد حس آشنای یک جور خلسه غریب..."

متنی که خواندید بخشی از داستان "ماه امشب در می زند" از کتاب "مرگ بازی" بود که نوشته جناب رضایی زاده ست.

کتاب توسط نشر چشمه چاپ شده و به گفته خود پدرام چون پخشش تازه شروع شده فعلا احتمالا فقط خود نشر چشمه داره. بهتون خواندن کتاب رو توصیه می کنم چون چندتا داستان معرکه داشت و کلیت کتاب هم خوب بود و البته پیشنهاد می کنم اگر جایی پیداش نکردید یه سر برید خیابان کریمخان سر خیابان میرزای شیرازی از خود انتشارات چشمه بخریدش تا از لذت داغ بودنش هم بهره مند بشوید. خلاصه از ما گفتن بود.

ارتباطی دارند این لینکها:

به افتخار «مرگ‌بازی» : یادداشت خسرو نقیبی

مرگ‌بازی منتشر می‌شود

مرگ و سمفونی ابری

کلاغ‌های اصیل:نگاه حمیدرضا پورنصیری به «مرگ‌بازی»

پ.ن:عنوان مطلب یکی دیگر از جمله های همان داستان از کتاب بود که به نظرم یکی از اصلی ترین حرفهای نویسنده هم بود.

0 comments:

 
سزار | TNB