Subscribe News Feed Subscribe Comments

به خانه برمی گردیم

وقتی آدم بعد 4 ماه میاد لابد شب شب خاصی بوده.

وقتی اومدم اینجا، وقتی این حجم خاک و دیدم... خیلی وقت بود سراغی از این خونه، شما بخونید از خودم، نگرفته بودم.

و الان حس آدمهایی و دارم که بعد از سالها سفر دارن خسته و کوفته به خونه برمیگردن.

نه فقط به خاطر بازگشت به این بلاگ، بل به خاطر خود زندگی.

خیلی وقت بود احساس امشب و نداشتم اما الان یه طورهایی احساس راحتی خوب دارم.

آقا اصلن وقتی این آهنگ* لئونارد کوهن و گوش می کنم با وجود مجموع شرایطی هم که الان دارم، احساس می کنم زندگی رفته رو همون دور کند خوبش.

راستی چقدر صدای این آقای کوهن خوبه. یه جور صدای خسته ی خش دار.

راستی قرار بود ساحل آرامشمون کجا باشه؟







*In My Secret Life

2 comments:

اُغلن کبیر said...

اتفاقاً همین دو-سه روز پیش یادت افتادم. گفتم این سزار کی سربازی‌ش تموم می‌شه بیاد وبلاگ‌ش رو آپ کنه؟
خوش اومدی خلاصه.

Mohsen said...

ممنون. البته سربازی که همچنان ادامه داره اما بالاخره آقا طلبید اومدیم یه حرفی بزنیم.
ما همیشه به یاد شما هستیم البته

 
سزار | TNB