Subscribe News Feed Subscribe Comments

به احترام یک قوقولی

عرض کرده بودم آدمی که من باشم باید سال و ماه بگذره تا از بین این همه، کسی و حالا مثلا توی تاکسی ببینم و جذبش بشم.
جذب اون همه روح قوقولی که توی وجودش و پیرامونش بود .
و بله که حتی آدمی مثل من هم میتونه در تمام مسیر فکر و ذهنش بره سمت اون دختری که تنها به فاصله ی یک نفر نشسته و حتی لابد دلش هم می خواد که بره تا مقصدش، که بعد پیاده بشه را بیفته دنبالش و حتی شاید هم حرفی، سخنی چیزی.
اما آدمی که من بودم، پیاده شدم و بعد از آخرین نگاه قبل از حرکت تاکسی سیگاری روشن کردم تا باز هم دود کنم حجم حسرتم را

3 comments:

اُغلن کبیر said...

خیلی هم خوب؛ منتها من یه چندتا سوال دارم:
اول این‌که این اصطلاح وزین قوقولی دقیقن یعنی چی؟ و چطوری می‌شه که به یه دختر مربوط می‌شه! می‌خوام که دایره‌ی اطلاعات و واژگان‌م بره بالا.
دوم این‌که من همه‌ش دارم فکر می‌کنم که سیگار روشن‌نکرده می‌افتادی دنبال‌ش، خب سلمنا. منتها برای چی؟ یا مثلن می‌خواستی وقتی دیدی‌ش چی بهش بگی؟ این رو هم شما بزار به حساب کارآموزی!
سوم این‌که توی پست قبلی‌ت از اون موقع که اون رو نوشتی تا الآن تو دل‌م مونده که ازت بپرسم که آیا هیچ تضمینی هست که فردا روزی اون چفیه دوباره برنگرده به دور گردن‌ت؟ و این‌که آیا اصلن در مسائل سیاسی قابل اعتماد هستی؟

Mohsen said...

1.از اونجایی که هر آدمی دایره ی واژه گان مخصوصی و داره من هم دارم. این قوقولی یکی از همون کلمات منحصر به خودمه.
در لغتنامه ی من اومده که "قوقولی" شکل تغیییر یافته ی همون "گوگولی" هست. مخصوص به مذکر یا مونث نیست. "قوقولی بیشتر به روحیات، اکت های رفتاری و ... مربوط میشه. البته بعضی وقتها این صفت نسبت به جنسیت شدت و ضعف پیدا می کنه.
قوقولی یک جورهایی لطافت درونیه
2. یا من درست متوجه سوال نشدم یا تو متوجه مطلب.
3. کلن معتقدم در این دنیا تضمینی برای چیزی نیست. اما توی پست قبلم نوشتم خط سیر فکرم و از 10 سال پیش تا امروز. مابقی و اگر واقعن می خواهی باید بیشتر من و ببینی واقعن خیلی توضیح دادنی نیست.
البته که من در رادیکال هر دو جناح بوده ام اما افتخار می کنم چون حداقل خیلی راجع بهش فکر کردم

اُغلن کبیر said...

بغیر از معنای واژه‌ی وزین قوقولی چیز دیگه‌ای رو نتونستم متوجه بشم.

 
سزار | TNB